یادداشت

دلار انتخاباتی ، دلار برجامی یا دلار توافقی

امروز باید به تغییر نرخ دلار فقط طی چندماهه اخیر بعد از انتخابات توجه کرد و این نتیجه را گرفت که در ایران نرخ دلار با بازی‌های سیاسی تغییر می‌کند نه با اقتصاد داخلی و یا اقتصاد جهانی.
شاید سوال باشد که تغییر دولت چه تاثیری بر نرخ دلار گذاشته است؟
و آیا قرار نبوده است که نرخ دلار به ثبات برسد و ازطرفی تورم آرام گیرد و تولید حمایت شود و کارگر از زیر خط فقر کمر راست کند؟
و اساسا با تغییر وضعیت از قبل از انتخابات ریاست جمهوری به بعد آن و ازسرگیری توافقات برجامی و هیئت عریض و طویل همراهان چه هدفی را دنبال می‌کنند؟ و آیا ما در این گفتگو ها دست بالای مذاکره را داریم و یا فقط گوینده یک طرفه خواسته هایمان هستیم بدون دادن هیچ امتیازی؟
و آیا اساسا با فکر دادن امتیاز که شرط اول مذاکرات هست پا پیش گذاشته ایم یا خیر؟

هزینه بر هزینه می فزاییم و فقط قصد سفر یک هیئت در قالب یک لشکر را تدارک دیده ایم؟
یادم می آید که رئیس جمهور کره شمالی هزینه سفر به مالزی برای گفتگو با آمریکا را نداشت و هیئت های بلندپایه مالزیایی هزینه سفر او و همراهانش را پرداخت کردند.
حال ما آنقدر دولت متمولی داریم که خرج های میلیون دلاری هیئت مذاکره کننده را در قالب لشکر جنگندگان جنگ جمل حاضر شده اند را از حلقوم ملت گرسنه و خسته زده است و جنتلمن های خود را راهی سفر کرده است.

نتیجه سفر هرچه باشد اول باید مشکلات داخلی را بررسی کرد تا منظر کشور از دید خارج حداقل های قابل قبولی را داشته باشد.

و باز داستان دلار
قیمت دلار ۲۳ درصد نسبت به زمان انتخاب سیدابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری و ۴۰ درصد نسبت به زمان قبل از انتخابات (نیمه اردیبهشت) افزایش یافته است.

در شرایطی روند ۴ ساله رشد قیمت دلار و به تبع آن کاهش ارزش ریال استمرار دارد که با سرکوب دستمزدها، قدرت خرید مردم به شدت سقوط پیدا کرده است.

نظر به افزایش ۵۰ درصدی قیمت جهانی مواد غذایی و مواد اولیه صنعتی، در واقع قیمت دلار در چند ماهه شروع دولت سیزدهم حدود ۸۰ درصد صعود کرده و سومین شوک قیمت ارز در ۴ سال اخیر اجرایی شده است.

در شرایطی که تحریم ها زندگی و کسب و کار مردم را به شدت سخت و دشوار کرده است، بنگاه های خصولتی-رانتی وابسته به قدرت از سودهای افسانه ای برخوردار شده اند.
تحریم ها به محملی برای شوک های قیمت ارز و به تبع آن تامین منافع اقلیت فاسد رانتی-رفاقتی با اخذ مالیات تورمی از مردم تبدیل شده است، آن هم در شرایطی که دولت اصلا برنامه ای برای مدیریت اقتصاد کشور ندارد و بی ثباتی اقتصاد کلان همچنان در دستور کار قرار دارد.

دلار انتخاباتی ،دلار برجامی یا دلار توافقی
دلار انتخاباتی ،دلار برجامی یا دلار توافقی

حال در این آشفته بازار اقتصاد داخلی که ویترین بسیار زشتی برای کشور از دید خارج دارد ما می‌خواهیم این تورم بالای ۱۰۰درصد و این چند نرخی دلار و این نامتوازن بودن دخل و خرج کارگر و کارمند و حقوق بگیر را با رفتارهای سیاست خارجی که می‌دانیم هیچ عاقبت جدیدی ندارد کنترل کنیم؟
دلار سیاسی فقط رفتار سیاسی را می‌فهمد و این انتظار را باید داشته باشیم که لحظه ای تیم مذاکره کننده پایشان را از درب سالن بیرون بگذارند و نتیجه ای قابل تغییرات مثبت نگرفته باشند دلار پرواز خواهد کرد و تا یک دلار برابر ۱۰۰ هزارتومان خواهد رفت.

پس باید فن مذاکره را بدانیم و بجای آنکه بیست نفر را فرستادیم تا مواظب بیست نفر دیگر باشند یک تیم کوچک اما قوی و دارای علم و فن بیان قوی و درعین حال دارای اختیارات گسترده می فرستادیم.

باید باور کنیم که مرکز دنیا و اتفاقات جهانی ما نیستیم و باید قبول کنیم که دنیا به اسم کشورمان حساس شده است همانگونه که ۸ سال لبخند های ظریف کاری از پیش نبرد مطمئنا اخم های آقای امیر عبداللهیان هم کاری از پیش نمی‌برد.
ظریف خود را پرفسور سیاسی و دانشمند سیاست خارجی می‌دانست وای به روزگاری که اینک یک دکتر تجربی را به میدان فرستادیم.

گذاشتن شرط و شروط از جانب ایران فقط بستن درهای مذاکره را رقم می‌زند و امروز مجالی برای اما و اگر گفتن نیست باید اهداف شفاف داشته باشیم تا نمایندگان جهان در این جلسات صداقت را در چشمان ما ببینند وگرنه باید انتظار روزگاری هزاران مرتبه بدتر از ونزوئلا و کره شمالی را داشته باشیم.

۹۰درصد مردم زیر خط فقر درحال جان دادن هست و نه یارانه ۴۵ تومانی بلکه یارانه ۴۵۰ هزارتومانی هم نمی‌تواند نجاتشان دهد.

آزادی پول های بلوکه شده و آغاز تجارت با جهان و رفع تحریم‌ها که بعید می‌دانم آمریکا موقیت خود درجهان را به خاطر تحریم‌های ایران خراب کند و همه محدویت های سیاسی و اقتصادی اگر همه و همه از همین امروز برداشته شود حداقل ۱۵ سال زمان نیاز دارد تا ایران به اقتصاد قبل از جنگ تحمیلی برسد.

حال این گوی و این میدان
برای تیم مذاکره کننده ایرانی علم و بصیرت ، فن بیان و قدرت چانه زنی و صداقت گفتار آرزومندیم.
سقوط ریال و پرواز دلار با افزایش مالیات ها و چند نرخی کردن دلار نجات پیدا نمی‌کند.

اقتصاد برخلاف سیاست دستور ناپذیر است و هرچه بیشتر بر سر آن بکوبی سخت‌تر می‌شود نه نرم تر … سیاست دستوری فقط مصرف داخلی دارد و اقتصاد دستوری مرگ تدریجی ملت. در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تورم با رسیدن به روزهای پایانی سال افرایش می یابد و عید امسال اگر کرونا بگذارد مردم به دیدار هم بروند گرانی و تورم و کسادی و غم بی پولی نمی‌گذارد عیدمان عید شود.

امتیاز به این مطلب post

لینک کوتاه این مطلب: https://ommatpress.ir/?p=3412

(برای کپی کردن، روی لینک کلیک کنید)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی الفاظ رکیک، ناسزا و تهمت باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

از گذاشتن لینک گروه یا کانال جدا خودداری نمایید.

دکمه بازگشت به بالا