یادداشت

از جنگل داری تا جنگل خواری

تحلیلی بر درخواست ۳۲ نماینده از سه استان شمالی مبنی بر ( توقف طرح تنفس جنگل های شمالی کشور)

و یا به عبارتی تقویت صنعت مخوف قاچاق چوب و الوار جنگل‌های ایران خصوصا جنگل‌های هیرکانی و کاسپیانی

نگرانی ها از سوی دوستداران محیط زیست و کارشناسان مستقل و کنشگران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور از زمانی شدت گرفت که عده ای از نمایندگان شمال کشور خواهان طرح توقف تنفس جنگل ها شدند. گویا اینان به تشخیص خود به این باور رسیده بودند که جنگل های ایران طی ۶ دهه که به صورت غارتگرانه مورد تجاوز و تاخت و تاز و قاچاق قرار گرفته است و درطرحی به نام طرح حمایت و صبانت از جنگل که طی ۶ سال اخیر به صورت اخص به مورد اجرا قرار گرفته بود!!! جنگل‌های کشور بقدر کافی حمایت شده و انبوهی و سلامت و پرباری خوبی برخوردار گردیده است. و اینک نیاز به بهره برداری دارد. این درخواست درحالی مطرح گردیده است که آیت الله رییسی چه در آن زمان که در مقام رئیس قوه قضائیه بودند چه اینک که در مقام رئیس قوه مجریه هستند بر حفظ و حراست از جنگل ها به عنوان میراث بین النهرین ایرانیان تاکید کرده است.
حال سوال اینجاست که چرا (( طرح جنگل داری و حمایت از جنگل ها )) را تنها گزینه مدیریتی جنگل ها نمی دانیم؟ و یک سازمان را با تمام قوا و نظارت و پشتیبانی به عنوان ارگانی حامی و با پشتیبانی مستقیم دوستداران محیط زیست و طبیعت و جنگل ها و رویشگاه‌های سراسر کشور ندانیم؟
این ثروت ملی و این شاهرگ حیاتی و این پناهگاه ها حیوانات باید از یک مدیریت قوی برخوردار باشد. افکار عمومی و کنشگران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور از هر طرح و برنامه ای که بدون اتکا به منابع چوبی و جنگلی این ثروت ملی را مدیریت نماید استقبال می‌کنند. و با هر طرحی که مبتنی بر ضرورت خارج ساختن چوب از جنگل های کشور خصوصا جنگل‌های شمال کشور باشد مخالفند.

چرا هیچ متن یا مقاله یا طرحی مبنی بر ارزیابی جنگل داری های سابق و در دوران طرح تنفس جنگل‌های فعلی منتشر نمی‌شود و یا با تحریف منتشر می شود؟
این انتظار می‌رفت که طی ۶ سال اخیر مراجع مربوطه برخی ابهامات اجرای طرح های بهره برداری چوبی گذشته را با هدف ریل گذاری مسیر آینده مدیریت جنگل‌های شمال کشور مورد بررسی و واکاوی قرار داده و دستاورد طرح های جنگل داری گذشته را ارائه می‌کردند. اگر قانون توقف و بهره برداری چوبی از جنگل های شمال تنها با گذشت ۶ سال از اجرا و بدون هیچ گزارش مالی و یا پشتوانه مالی اینگونه مورد نقد و ارزیابی قرار می گیرد پس نقد و بررسی دقیق کارکرد جنگل داری ۶۰ سال گذشته با آن همه درآمد نیز باید مورد توجه قرار گیرد و ارزیابی شود. چرا درآمد حاصل از فروش چوب های جنگل های کشور طی ۶۰ سال گذشته منتشر نمی‌شود درآمدی که اگر بیشتر از درآمد صنعت نفت کشور نبوده زیاد هم کمتر از آن نبوده است و خصوصا درسالهای اخیر درآمدی هنگفت و شاید بسیار بیشتر از درآمد نفت تحریمی داشته است. چرا درآمد حاصله ناشی از فروش این جنگل‌ها هرگز حتی برای یکسال هم منتشر نشده است؟ و البته محل هزینه کرد این درآمدها هرگز عنوان نشده است. اهمیت موضوع آنگاه مشخص می‌شود که با نگاهی به آمارهای صادرات و تولیدات صنایع چوبی درمی یابیم که در طول ۶۰ سال اخیر بیش از ۶۰ میلیون متر مکعب چوب از جنگل های شمال تولید و فروخته شده است بدون هیچ گونه منبع واثری از توضیحات مالی آن. براساس آیین نامه ها و قوانین درون سازمانی ۴۵٪ از درآمدهای حاصل ازفروش چوب از اجرای طرح جنگل داری باید به نسبت ۳۰٪ در امر حفاظت و امور پرسنلی و ۱۵٪ به احیای توسعه جنگل ها اختصاص می یافت.

چرا افزایش قاچاق چوب را قبول نداریم؟

جنگل داری
جنگل داری

با نگاهی به توسعه در صنعت مبلمان و صادرات این محصولات و افزایش مصرف صنایع چوبی و ساخت و دیزاین داخلی خانه ها و ویلاها و آپارتمان های لوکس و قصرهای بالای شهر تهران و اکثر کلان شهرها و ویلاهای ساحلی در ایران در می یابیم که با توجه به طرح صیانت جنگل‌ها باید مصرف چوب و صادرات و برداشت آن از جنگل‌ها کمتر می شد اما در عمل خلاف این جریان را می‌بینیم که این خود نشان از قاچاق چوب می باشد. دو مسئله اساسی پیش روی ما قرار دارد.
۱- افزایش قاچاق چوب
۲- افزایش کشفیات قاچاق چوب
هردو از یک منبع رفتاری تغذیه می شود اما در لغت باهم فرق دارند.
بانگاهی به صنایع چوبی در می‌یابیم که در سال‌های پس از تعطیل شدن طرح بهره برداری از جنگل باید تولیدات ناشی از این منابع کاهش می یافت اما عملا می‌بینیم که افزایش تولیدی ۳۵٪ با روند مثبت و رو به جلو داریم.
حال مخالفان طرح صیانت از جنگل آنان که اعتقاد دارند طرح تنفس بقدر کافی پاسخگو بوده است وقتی به چالش نابودی جنگلها، آتش سوزی های فراگیر و وسیع ، خشکسالی های پی درپی، و کمبود بارش می‌رسند به بهره برداری از ( خشکه دارها و پایه های باد زده وافتاده در کف جنگل ) اکتفا می‌کنند و به جمع آوری آنها به عنوان زباله های جنگلی و عاملی برای شدت یافتن سیلاب ها اشاره می‌کنند.
و این گونه نخاله های جنگلی برای مصارف صنعت کاغذ و صنایع مشابه استفاده گردد و اشتغال زایی در این صنعت… .عنوانی دیگر برای بلعیدن جنگل!!!!!
این نمایندگان این حرفها را در حالی در داخل مجلس عنوان می‌کنند که حتی یک‌کارشناس و یا موافق طرح تنفس و صیانت ازجنگل درآنجا حضور ندارد. این آدرس های غلط و پیش فرضهای بی بنیان زمانی پوچی خود را ثابت می‌کنند که با نگاهی سطحی و اقتصاد بنیان به جنگل اصطلاحاتی همچون جنگل شناسی بهداشتی، پرورش جنگل دستی و حمایت از جنگل های درون زا ، تغذیه جنگل از جنگل ، تکثیر درختان کمیاب توسط گرده افشانی پرندگان و حشرات ، و بسیاری دیگر از این واژگان بیگانه اند. با نگاهی اجمالی به نگهداری جنگل از سراسر دنیا و باتوجه به اکولوژی جنگل شناسی و نگهداری به روش های بومی جنگل، درختان دیر زیست و خشکه دارها زیستگاه بسیاری از پرندگان، جوندگان، خزندگان، چرندگان، حتی حشراتی هستند که وجود هرکدامشان بخشی از سند ضمانتنامه توالی و بقای جنگل است و باحذف آنها اکوسیستم جنگل در کوتاه مدت دچار آشفتگی و دربلند مدت به قهقرا می‌رود. ازسوی دیگر پوسیدن درختان افتاده درکف جنگل ضرورت اجتناب ناپذیر برای تضمین چرخه عناصر غذای میان اکوسیستم خاک و پوشش گیاهی است.
دراینجا دو نظریه وجود دارد:
۱- جنگل‌های دست کاشت که به عنوان جنگل‌های پرورشی باید مورد بهره برداری قرار گیرد.
۲- جنگل‌های درون زا که عمری بالغ بر ۳۰ میلیون سال دارند و انسان درشکل گیری آن نقشی نداشته و باید فقط جهت گردشگری محافظت شده و تحقیق و کشف علوم جنگلی و حفاظت به عنوان ریه های پاک زمین قرار گیرند.

گروهی دراین بین اعتقاد دارند هرجنگلی که درآمد داشت باید مدیریت شود و هرجنگلی که درآمدی از آن حاصل نشده و مورد بهره برداری قرار نمی‌گیرد نباید مدیریت شود !!!!
وباید رها شود….

با چنین دیدگاهی تکلیف مدیریت رویشگاه‌های جنگلی کشور اقتصاد درون زا ندارند و باید فقط محافظت شوند چیست؟
دونکته قابل بررسی است که اولا باید برای تصویب لایحه توقف تنفس جنگل ها بهترین تصمیم گرفته شود که این توقف باید سال‌های سال ادامه یابد بلکه تنها دستاورد قابل دفاع کشور در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی طی نیم قرن اخیر باشد.

دوم آنکه: هرگز به سراغ روش‌های پیاده سازی نگهداری حفاظت و بهره‌برداری از جنگل های هیرکانی و کاسپیانی درشمال کشور مانند جنگل‌های انبوه غرب و کشورهای اسکاندیناوی نرویم چرا که گونه های نادر و کمیاب و شاید نایابی دراین جنگل های هیرکانی وجود داشته باشد که هنوز روش‌های نگهداری و تکثیر آنان را نمی‌دانیم و روش‌های متداول کشورهای پرباران و پرآب نتوانیم از آنان حفاظت کنیم و یا برعکس…

بابی توجهی به این شاهرگ های حیاتی و ریه های زمین هرلحظه مرگ ساکنان آن را نزدیکتر می کنیم.

شاید درخاتمه شنیدن این نکته ها ضروری باشد که درکنار قاچاق چوب و چوب خواری، جنگل و جنگل خواری علنی و درلوای نام صیانت از جنگلها باید آتش سوزی های مکرر عمدی و غیر عمدی، خشکسالی ها، بارش های سالانه کم و غیر متعارف، از حجم جنگل‌های هیرکانی باز نیز کاسته خواهد شد و اینبار آگاهانه و با برنامه انتقال آب دریای خزر به استان سمنان و کویرهای اطراف آن با کشیدن جاده و لوله گذاری و تخریب جنگل‌ها در این مسیر طولانی و پر پیچ و خم که درست از وسط جنگل می‌گذرد و به تبع آن خطوط گاز نیز درجریان می باشد. برداشت های مکرر از جوبهای جنگلی و جایگزین نکردن آنها طی سالیان متمادی و برداشت خود جنگل نشینان هم برای مصارف شخصی و هم برای چرای دام و احشام خود می‌تواند این سیر نابودی را افزایش دهد. از طرفی تبدیل جنگل‌ها به عنوان جایگاهی برای دفن یا پراکنده کردن زبان های خانگی و بیمارستانی و صنعتی و غیره..‌.
خود حلقه های خواسته و ناخواسته ای می‌شوند جهت تسریع در نابودی جنگل‌ها که نه تنها عمر جنگل‌ها و زیستگاه‌ها جانداران آن را نابود می‌کند بلکه گازهای گلخانه ای ناشی از عدم نگهداری صحیح از جنگل ها و شیوه های غلط گردشگری که از اکو توریست ما را به اکو تروریست تبدیل کرده است خود این منبع طبیعی را نابود می کند.

نبود مرجعی برای اعلام درآمدهای حاصله از جنگل تاکنون
نبود مرجعی برای اعلام رقم واقعی کشفیات قاچاق چوب و چوب خواری
نبود سیستم الکترونیکی نظارت برجنگل های کشور
و ندادن امکانات مناسب به جنگل نشینان جهت حفظ و حراست از جنگل

خود از معایب عدم توجه به جنگل‌ها و محیط زیست می باشد.

مرگ جنگل مرگ زیست کنندگان جنگلی را به همراه دارد بامرگ جنگل حیات انسان و موجودات زنده ی روی کره زمین به نابودی کشیده می‌شود مرگی هزاران بار سخت‌تر از انفجارهای اتمی
و این را بدانیم که جنگل ، کوه، دریا ، دشت، ساحل، صحرا، همگی جز انفال می باشد و نباید تحت نفوذ بهره برداری و چپاول عده ای خاص قرار گیرد.
از ساخت و سازهای وحشتناک در دل جنگل‌ها تا قاچاق چوب و چوب خواری این منابع طبیعی همگانی.

امتیاز به این مطلب post

لینک کوتاه این مطلب: https://ommatpress.ir/?p=5707

(برای کپی کردن، روی لینک کلیک کنید)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی الفاظ رکیک، ناسزا و تهمت باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

از گذاشتن لینک گروه یا کانال جدا خودداری نمایید.

دکمه بازگشت به بالا