فناوری و فرهنگ

انواع مختلفی از فرهنگ وجود دارد که  یک نوع از آن فرهنگ ابزار است که رابطه بین انسان ها و در جامعه مبنای اعتقادی و سیستم‌های اجتماعی است.

که این رابطه بر اساس ابزارهایی که افراد در جامعه استفاده می‌کنند از کم و کیف و تعداد چگونگی استفاده از این ابزار ها که نشان می دهد چه رابطه ای است بین انسان با مبانی فکری و چگونگی استفاده از این ابزارها را نشان می دهد  ابزارها حاصل یک تمدن هستند ابزار هایی که بشر در دوره های مختلف به وجود آورده که نشان دهنده باورها و سبک زندگی آنها است مثلاً ابزارهای کشاورزی که رفته‌رفته پیشرفت کرده است یا دسترسی انسان به امکانات و تکنولوژی های مختلف هر فرهنگ به رابطه انسان که چه  مادی و غیرمادی باعث شکل‌گیری این ابزار می شود.

فرهنگ تکنوتراپی یا فن سالاری که فرق آن  با فرهنگ ابزار است که به اصطلاح  محور توانایی های  فنی تاکید می کند یعنی هر کسی که فن و مهارت  بیشتری دارد باعث میشه که شرایط و تحولات جامعه تابع خاصه این افراد بشود (فن سالار) این افراد در حال ساختن جامعه با فن و فنون هستند و ابزارهای صنعتی می سازند که کشورهای صنعتی ماشین آلات و فناوری حاصل تفکر این افراد است.

این افرادایدئولوژی های مادی دارند و نگاهشون برطرف کردن نیازها است بنابراین تحولاتی که در این مورد به وجود میاد بر اساس توانایی این افراد است افرادی که سواد بالایی دارند کارشون نگاه مدرن به فرهنگ است فراد به نوعی از سنت و تفکرات سنتی عبور می‌کنند و سعی می‌کنند نوآوری‌ها و نواندیشی داشته باشند جامعه شناسان آمریکایی فرهنگ تکنوپولی را به وجود آوردند که وجه بارز و مشخص از این فرهنگ تکنولوژی است  با نگاه به این ابزار تکنولوژی اصالت پیدا می‌کنند در فرهنگ ابزار فرهنگ تکنو تراپی وجود دارد ابزار ها و تحولات ایجاد می کنند تکنولوژی درفرهنگ اثر می‌گذارد شاخصه تکنولوژی این است که این دو را به عنوان یک الزام یا نظمی  و مابقی امور به خودش واگذار می کند که همان خداگونه است تکنولوژی  اعتبار بسیار بالایی دارد در این فرهنگ وسیله همان هدف است.

فرهنگ یک سری اهداف را تعیین می‌کنند و تکنولوژی آن را عمل می‌کند وقتی تکنولوژی انقدر بالا میره خودش هدف می شود  پیشرفت تکنولوژیکی در گذشته افراد جامعه بر مبنای اعتقادات تکنولوژی  را ابداع می کردند اما امروزه هدف  شده است تکنولوژی بیشتر است مانند: فناوری که خروجی آن کامپیوتر و تلویزیون است امروزه آنها تبدیل شده اند به یک هدف و فرهنگ تکنوپولی فرهنگی که تکنولوژی جایگزین آن است بارزترین ویژگی در حد خداگونه تکنولوژی را بالا میبرند به جای  و باور و اعتقاد تکنولوژی‌هااین نظام را می گیرند رابطه فرهنگ و فناوری فرهنگ ابزار است یا سطح بالاتری دارد مهارت است یا بر تکنولوژی اثر می‌گذارد یا فرهنگ می‌شود وسیله تکنولوژی در راس افراد در جامعه  قرار می‌گیرد تتجدد گرایی و مدرنیته یعنی بشر به یک سمت جدیدی حرکت کرده و سرعت و شتاب زیادی دارد پیشرفت های تمدنی باعث یک سری بحرانها شده اندیشه پست مدرن در واقع پست مدرنیسم در شدن مدرن و مدرن شدن را به چالش کشیده این نکته تفکرات جدید مبتنی بر فرهنگ جدید و تکنولوژی جدید است که باعث شده  علاوه بر در اختیار گرفتن این تکنولوژی تکنولوژی های جدید را با عنوان تعیین کننده و سطح زندگی خود قرار بدهد ابزارها به ما می‌گویند چه کار کنیم کی بخوابیم کی مطالعه کنیم تحقیقات و مطالعه علمی در چارچوب تکنولوژی قرار می‌گیرد تکنولوژیکی در گذشته از جمله تجربه کردن و محیط واقعی به دست می‌آوریم امروزه در دنیا ارتباطات این فضای مجازی است که تعیین کننده است دانش و تجربه بشر محبوس و زندانی شده و تکنولوژی به نام اینترنت بمباران اینترنتی به وجود آورده که فرصت تفکروتامل آن را کم کرده و عمیق شدن در دانش به شدت تحت تاثیر تکنولوژی قرار گرفته برای  شناخت دقیق یک موضوع فرصت نو اندیشی را از افراد گرفته یا مدرنیته در فرهنگ مواجه این مفهوم یا مدرنیته است معنای ظاهریش چیزهای جدید نو و امروزی گرایش نو بودن و نو شدن یا نوپایی گرایش جدید شدن تجردگرایی که این مفهوم مدرنیته است شباهت و تفاوت های وجود دارد وقتی مدرنیته اختصاص به دوره تاریخی خاص دارد  مدرنیته به معنی شیوه زندگی اجتماعی است شیوه وروشی که انسان زندگی می کند این شیوه زندگی را مدرنیته می گویند زندگی مبتنی بر تشکیلاتی یا سازمانهای اجتماعی است ، مدرنیته تقابلی با فرهنگ است فناوری فرزند فرهنگ است فناوری تبدیل علم به کار  می‌رود رسانه ها باعث می‌شوند که افراد دنبال مطالعه نروند  برای اینکه فرمولها را یاد بگیرند به اینترنت مراجعه می‌کنند چون تمامی اطلاعات در اینترنت یافت می شود قدرت فرهنگ رابطه  فرهنگ و فناوری باید نسبت هایش مشخص شود و باید فرهنگ مان را ارتقا داد وقتی فرهنگ قدرتمند شود علم هم باید قدرتمند شود این مهم باید قدری قدرتمند باشد فناوری  نیزخودش را قوی میکند فرهنگ نیز باید باورها اعتقادات و دانش خود را به روز کند و تابع فناوری همان موقع باشد و انسان‌ها را رشد بدهدتکنولوژی ارزشهای بهتری را به ما نمی‌گوید انسان بر اساس معیارهای خودش نیاز مادی و غیرمادی ارزش هایش را ازدست ندهد بزرگترین نقطه ضعف فناوری نیاز به معنویت است نقطه قوت فرهنگ این بخش است که اساساً کاری که فناوری نمی‌تواند انجام دهد حریم عقل فهم است که آدم خود می‌تواند آن را انتخاب کند فرهنگ نقطه قوتی که دارد اینکه بتواند روی مسائلی که فناوری نمی‌تواند انجام دهد تمرکز کند قلمرو ابزار نیاز مادی است این فناوری نیازمادی را برآورده میکند ولی ممکن است‌ فناوری همون جوامعی که دچار فقر وباران شده اند نگذارد دیده بشوند جوامع پیر می‌شوند جامعه مدرن امروزی با فرزند آوری مبارزه می‌کند مبارزه با تکثیر انسان آوری حریف فناوری انسان است که می‌گوید خودت را ازبین ببر.

جامعه ای که پیر می‌شود جوان ها نمی‌توانند کاری کنند پیر ها قوی تر می‌شوند،  درصورتی که بسیاری از مشکلات و مشکلات اقتصادی با بیشتر شدن جمعیت و نیروهای مولد برطرف می‌شود ؛قدرتی که امروزه وجود دارد این است که فناوری تبدیل شده به فرهنگ رسانه ها امروزه به عنوان یک ابزار فناوری نقش فناوری را انجام می‌دهند فرهنگ را باید نخبگان بسازند نه افراد ژورنالیست یا رسانه ای که به دنبال هیجان وتلقین هستند کسانی که متفکر نیستند و مشکلات و مسائل را صادقانه بیان نمی‌کنند ودنبال سانسور و کم کاری هستند.

به امید روزی که فرهنگ وفناوری در کشورمون در تقابل باهم باعث رشد وشکوفایی هرچه بیشتر وبهتر در تمام امور وموارد باشد.