عزت نفس یکی از مؤلفههای شخصیت انسان میباشد. همانطور که بارها اشاره شده پایه شخصیت یک فرد بیشتر در دوره کودکی شکل میگیرد. یعنی در محیط خانواده. بعد از خانواده، مدرسه، جامعه، محیط زندگی و… در رشد شخصیت تأثیر بسزایی دارند.
اگر بخواهیم درون خانواده که مؤثرترین عامل در شکلگیری شخصیت است، روابط اعضاء را جستجو کنیم خواهیم دید که پذیرفته شدن یک کودک در خانواده، نحوه رفتار والدین و سایر اعضاء با او، توجه به او، استقلال او، اعتماد به نفس او، شخصیت درون گرا یا برون گرا، شخصیت سالم از نظر روان و… همه در کوچکترین واحد اجتماعی یعنی خانواده شکل گرفته و تقویت میشود. خانوادههایی که نحوه رفتار درست با فرزند را میدانند و در رفتارشان آن را به درستی لحاظ میکنند، باعث پرورش استعدادهای کودک میشوند و شخصیتی سالم را در او ایجاد میکنند.
از جمله عوامل و پارامترهای سالم که درون خانواده در فرزند تقویت میشود یا افت میکند، اعتماد به نفس است. در بسیاری از خانوادهها بارها مشاهده شده است که وقتی کودک ناکام میشود یا به مشکلی برمی خورد، فرزند را تحقیر میکنند و یا ناکامی او را بزرگ جلوه میکنند و در نتیجه کودک سرخورده شده و ناکامی او باعث ایجاد تعارض و اضطراب در وی میگردد. در این حین یکی از ویژگیهای شخصیتی که به شدت آسیب میبیند اعتماد به نفس است. علاوه بر خانواده، مدرسه و نحوه رفتار دانشآموزان و معلمها با کودک، رفتار همسالان و همبازیها با او و… نیز در عزت نفس اثرات زیادی دارد. برعکس این مثال، خانوادهای را در نظر بگیرید که ناکامیهای کودک را کوچکتر جلوه میدهند و بعد از هر شکست یا ناکامی یا رفتار غلط، به درستی با کودک خود رفتار میکنند و صرفاً آن ناکامی یا رفتار غلط را تنبیه میکنند و نه کل شخصیت او را. همچنین نحوه بیان و ادبیات گفتار والدین در این خانوادهها با فرزند درست است و انتقاد هم سازنده مطرح میگردد. در چنین خانوادهای فرزند عزت نفس خود را از دست نمیدهد و با جملات مثبت و سازنده و رفتار مناسبی که میبیند تمایل به اصلاح و بهتر شدن پیدا میکند و از ناکامی نیز نمیهراسد. آزمون و خطا را یاد میگیرد و از تلاش دست بر نمیدارد. فرزند در این خانواده با اعتماد به نفس خوبی پا به جامعهای دیگر مثلاً مدرسه میگذارد. در مدرسه نیز با هر نمره پایین یا ناکامی نیز همچنان به تلاش ادامه میدهد و در نشان دادن تواناییها و استعدادهای خود با اعتماد به نفس کامل رفتار میکند.
در محیط های زندگی بعدی مثل دانشگاه، محیط کار، بعد از ازدواج در رفتار با همسر و فرزندان نیز اعتماد به نفس مناسبی که آن فرزند داشته همواره باعث رشد شخصیتی او میشود. عزت نفس هم مثل افسردگی، استرس، پرخاش، وسواس و…. رفتاری است که میتواند از پدر و مادر به فرزندان منتقل گردد.
چند ویژگی افراد با اعتماد به نفس بالا
آنها دیگران را با حرفها و اعمالشان پایین نمیکشند تا خودشان رتبه بهتری پیدا کنند. آنها همان گونه که هستند اعتماد به نفس دارند و اعتماد به نفس خود را از تخریب دیگران نمیگیرند. افراد با اعتماد به نفس به راحتی در مقابل پیشنهادهایی که موافق نیستند نه میگویند. آنها به خود احترام میگذارند و هر پیشنهادی را که موافق نیستند، قبول نمیکنند. افراد با اعتماد به نفس معمولاً خوب گوش میدهند و کمتر سخن میگویند. چون آنها اعتماد به نفس حقیقی دارند و خود را به خوبی میشناسند. آنها بسیار ریسکپذیر هستند. چرا که داشتن اعتماد به نفس یعنی باور به خود و تواناییهایمان و از آنجا که آنها از خودشان مطمئن هستند، به راحتی ریسک میکنند و مسیر را ادامه میدهند. ریسکپذیری یکی از ویژگیهای مهم رسیدن به موفقیت است و همچنین موفقیتهای بزرگ زیر سایه ریسکپذیری شکل میگیرد. یکی دیگر از ویژگی افراد با اعتماد به نفس این است که با صلابت سخن میگویند و صدایی رسا دارند. افراد با اعتماد به نفس به خوبی میدانند که برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ باید ابتدا به موفقیتهای کوچکتری دست پیدا کنند و هر موفقیتی در دل یک چالش نهفته است که با پیروزی در آن چالش حاصل میشود. علاوه بر آن، بعد از پیروزی در هر چالشی اعتماد به نفسمان نیز افزایش پیدا میکند. چرا که بعد از هر پیروزی شما به تواناییهای خودتان بیشتر اعتماد پیدا میکنید. این افراد به خود مطمئن هستند یعنی در مقابل قضاوتها و حرفهای مردم واکنش نشان نمیدهند. آنها وقت خود را برای توجه به قضاوتهای ناعادلانه دیگران هدر نمیکنند. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند دیگران را زیر ذره بین قرار نمیدهند تا ایرادی از آنها بگیرند و فخرفروشی بکنند. آنها اعتماد به نفس دارند و تعریفکنندگان خوبی هستند و به این فکر نمیکنند که تعریف از دیگران ممکن است آنها را ضعیف نشان دهد و دیگران را برتر. افراد با اعتماد به نفس مسئولیت صد در صد زندگی خودشان را میپذیرند. به همین علت از آنها نمیشنوید که به عنوان علت شکستشان عوامل یا افرادی را مقصر بدانند. آنها با یک شکست یا اشتباه دست از کار کردن و تلاش بر نمیدارند و میدانند که موفقیت یعنی تلاش و سخت کوشی. آنها به خوبی از خصوصیات و ضعفهایشان آگاه هستند و زمانی که کسی از ضعفهایشان انتقاد میکند پذیرای آن هستند و آن را فرصتی برای بهبود و رشد خود میبینند و در زمانی که قضاوت و یا نقد نابجایی از آنها میشود سکوت نمیکنند که آن را پذیرفته باشند، بلکه از خودشان با قدرت دفاع میکنند. هیچ کس کامل نیست اما افراد با اعتماد به نفس علاوه بر این که میدانند کامل نیستند، تلاش در جهت پوشش ضعفهایشان دارند. این افراد زبان بدن خوبی دارند. زبان و حالت بدن میتواند بیان گوی بسیاری از مسائل باشد و این در اعتماد به نفس هم صادق است و میتواند اعتماد به نفس بالا یا پایین شما را بیان کند. افراد با اعتماد به نفس به خطاهایی که در گذشته کردهاند فکر نمیکنند که آنها را متوقف کند و از اعتماد به نفسشان کم کند. بلکه از خطاهای گذشته درس میگیرند و برای آینده برنامهریزی میکنند. افراد با اعتماد به نفس گذشته خود را میپذیرند و از آن درس میگیرند. افراد با اعتماد به نفس مثبت اندیش هستند و با خودشان مثبت صحبت میکنند و در زمانی که خطا یا اشتباهی انجام میدهند، خودزنی نمیکنند و خودشان را سرزنش نمیکنند و با الفاظی که تأثیر منفی در روحیه دارند با خودشان حرف نمیزنند. افراد با اعتماد به نفس از آن دسته کسانی نیستند که سرنوشت برای آنها تصمیم بگیرد، بلکه آنها هستند که سرنوشت را رغم میزنند. این افراد دائماً در حال یادگیری هستند. در حقیقت افراد با اعتماد به نفس برای این که بتوانند سطح اعتماد به نفس خودشان را بالا نگه دارند، لازم دارند که حتماً آموزش ببینند. ضمنا آنها سیاستمدار خوبی نیز هستند.
تحقیقات نشان داده است که فرزندانی که از والدین با علم و دانش و با اعتماد به نفس بالا به دنیا آمدهاند در آینده عزت نفس بالاتری داشتهاند و از بدو تولد تعارضات و اضطرابهای کمتری در این کودکان دیده شده است. در جمعبندی این مبحث باید خدمت شما عرض کنم که سعی کنیم در هر سنی که هستیم اعتماد به نفس قابل قبولی داشته باشیم. تغییر در صورت نیاز در هر سنی لازم است. فرض کنید شما یک پدر و مادر هستید که مثلاً سی سال سن دارید. با توجه به اینکه الگوی اول فرزند، شما هستید، اگر شما عزت نفس ضعیفی داشته باشید و خود در اعتماد به نفس اختلال داشته باشید، قطعاً کودک شما بعد از به دنیا آمدن، از طریق یادگیری مشاهدهای از شما الگوبرداری میکند و ضعف شما به ایشان و رفتارش منتقل خواهد شد. پس ابتدا خود باید مشکل و ضعفهای خود را مرتفع کنیم تا بتوانیم الگوی بهتری برای فرزندان باشیم. پیشنهاد میکنم اگر در زمینه اعتماد به نفس مشکل دارید حتماً با یک روانشناس در ارتباط باشید. گاهی چند جلسه مشاوره منجر به بهبود عملکرد و عزت نفس در فرد و رشد شخصیت وی میشود و درمانهایی که در این خصوص در جلسات انجام میگیرد بیشتر درمان شناختی رفتاری یا همان CBT است، یعنی از طریق تغییر دادن نگرش فرد و تفکرات آن و اصلاح افکار، رفتار نیز تقویت میشود و تغییر میکند و با تغییراتی که حاصل میگردد شخصیت ما بالندهتر خواهد شد. جالب است بدانید مراجعانی که در جلسات مشاوره شرکت داشتند و به دنبال تغییر و بهتر شدن رفتار و حل تعارضات خود بودند، بعد از پایان جلسات، هم خود، هم افراد درجه یک این مراجعان که با آنها در ارتباط هستند این تغییرات مثبت را به وضوح دیدهاند. تفکر غلطی که در بسیاری از مردم در خصوص مشاوره وجود دارد این است که فقط افراد مریض یا افرادی که مشکلات جدی دارند باید به روانشناس مراجعه کنند که این نگرش کاملاً غلط است. بنده گاهی حتی مراجع با مدرک دکتری داشتهام. هر انسانی با هر سن و سوادی ممکن است به تغییر و مشاوره نیاز پیدا کند.
روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه
لینک کوتاه این مطلب: https://ommatpress.ir/?p=17077
(برای کپی کردن، روی لینک کلیک کنید)
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی الفاظ رکیک، ناسزا و تهمت باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
از گذاشتن لینک گروه یا کانال جدا خودداری نمایید.