فرهنگی و هنری

 آیت الله محقق داماد: حمله به حقوق بشر، پاک کردن صورت مساله است

 آیت الله سیدمصطفی محقق داماد تصریح کرد: اگر فلسفه اسلامی بخواهد خود را حرکت دهد باید خود را با مباحث سیاسی به عنوان نظریه فلسفی رویارو کند. گذشته از مسائل سیاسی، بسیاری از مباحث مانند مباحث حقوق بشر پیش روی ما است. حمله به حقوق بشر با این عنوان که سوغات غرب است، پاک کردن مساله از تخته سیاه است.

جای سیاست و حقوق بشر در فلسفه اسلامی خالی است

به گزارش امت پرس، آیت الله سیدمصطفی محقق داماد در همایش آینده فلسفه در ایران که روز گذشته توسط دانشگاه شهید مطهری برگزار شد، بر ضرورت پاسخگویی فلسفه اسلامی به چالشهای جهان امروز تاکید کرد و گفت: وقتی فلسفه اسلامی به تحرک می‌افتد که با چالش‌های سیاسی، حقوق بشری و محیط زیستی امروز روبرو شده و بخواهد بر اساس مبانی خود به پرسشهای این حوزه ها پاسخ بگوید.

وی افزود: برای اظهار نظر درباره آینده فلسفه اسلامی در ایران باید نظری به گذشته بیفکنیم و و از رخدادها و وقایعی که برای فلسفه و آموزش و پژوهش آن پیش آمده و فلسفه اسلامی را در ایران به حرکت رو به جلو واداشته مورد ملاحظه قرار دهیم تا بتوانیم با قیاس آنها برای آینده نتیجه بگیریم.

آیت الله محقق داماد ادامه داد: یکی از وقایعی که در گذشته نه چندان دور موجب حرکت فلسفه اسلامی در ایران شده است جریان رویارویی این فلسفه با اندیشه های مغرب زمین بوده است. حدود ۱۵۰ سال قبل، یکی از شاهزادگان قاجار به نام « میرزا عمادالدوله بدیع الملک» با وجود داشتن سمتهای بالای سیاسی مانند کردستان و یزد بودن و داشتن تخصص دانشهای ادبی و ریاضیات و نجوم شدیدا علاقمند به آموختن فلسفه اسلامی می شود.

این استاد دانشگاه افزود: او برای فراگیری فلسفه اسلامی تلاش زیادی کرده و به این باور بوده که باید نزد کسی فلسفه بیاموزد که فلسفه را چشیده باشد. لذا اساتید برازنده آن زمان را با تفحص یافته و نزد آنان زانو زده است؛ مثلا آقامیرزا علی‌اکبر حِکَمی اردکانی مرد گوشه نشینی بوده ولی شاهزاده به محضر او می رسد و کتاب مشاعر ملاصدرا را از او فرا می گیرد. ترجمه فارسی او از این کتاب نشان می‌دهد که او مشاعر را فهمیده و حکمت متعالیه را چشیده است.

پرسشهای شاهزاده از حکیم مدرس زنوزی

وی خاطر نشان کرد: پس از میرزا علی اکبر، این شاهزاده در تهران نزد حکیم آقا علی مدرس زنوزی، تلمذ کند. او فکر می کرد که باید فیلسوفان اسلامی را با مسائل و اندیشه های روز به چالش بکشد و از این رهگذر فلسفه اسلامی را از رکود به درآورد. لذا هفت سوال فلسفی مطرح کرد و از استاد خود پاسخ خواست. سوالات عموما و به خصوص سوال هفتم نشان می دهد عمادالدوله با تسلط بر زبان فلسفه با مکاتب جدید مغرب زمین آشنا بوده است. حکیم میرزا علی مدرس نیز مهارت کامل در فلسفه اسلامی داشته است. اگر این فلسفه آمادگی پاسخگویی داشته باشد آقاعلی بهترین فرد برای پاسخگویی است. آقاعلی هم سوالات را جدی گرفته است و برای پاسخ دادن آن اهتمام کرده است.

آیت الله میرداماد گفت: مجموعه این سوال و جوابها به صورت کتاب بدایع الحکم یعنی تازه های حکمت برای ما باقی مانده و پیام این عنوان این است که این کتاب ثمره نخستین برخورد یک فیلسوف اسلامی با مسائل مطروحه در جهان و در نتیجه طرح مباحث نو و تازه است. زنوزی در زمان خودش نوآور بوده و برای همین گاهی به او لقب موسس می دهند. او خودش به دنبال درگیر شدن با مسائل روز بوده است. هرچند زنوزی مانند پدرش نوصدرایی شناخته می شود اما انصافا کسی که به کتابها و فلسفه ایشان آشنا باشد تصدیق می کند که او از خود نظرات بدیع ارائه داده و در بسیاری از مسائل طرح نو در انداخته است.

وی افزود: به غیر از عمادالدوله، اشخاص دیگری از دنیای جدید به سراغ آقا علی آمدند که از جمله آنها می‌توان به « کنت آرتور دو گوبینو» اشاره کرد. او در سالهای ۱۲۷۱ تا ۱۲۹۱ قمری سفیر فرانسه در ایران بوده است. او آقا علی را جهانی بنشسته در گوشه معرفی می کند. از او در کتاب دین و فلسفه در آسیای مرکزی یاد می کند. این سفیر از آقاعلی درخواست می کند شرح حالی از علماء اسلامی برای او بنویسد و دست نوشته های آقاعلی در کتابخانه دانشگاه استراسبورگ محفوظ است که من آنها را پیدا و در کتاب نخبگان علم و عمل ایران منتشر کردم.

آغاز گفتگوی فلسفه اسلامی با فلسفه غرب

رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران ادامه داد: می شود گفت که از زمان آقاعلی زنوزی گفتگوی فلسفه اسلامی و غرب آغاز شد. کنت آرتور دو گوبینو از آقاعلی حکیم برای تدریس در داشنگاه سوربن دعوت می کند. او با کمال شهامت پذیرفته است.این پاسخ نشان می دهد که او خود را متبحر و دارای توانی می دیده که بتواند در مرکز مباحث فلسفه غرب برخورد علمی پیروزمند داشته باشد ولی با کمال تاسف برخی از شاگردانش نگذاشتند این اتفاق بیفتد. اگر این سفر محقق می شد علماء مغرب زمین با دستآوردهای فلاسفه اسلامی و به خصوص حکمت متعالیه آشنا می شدند و دیگر این ادعا مطرح نمی شد که فلسفه اسلامی با ابن رشد خاتمه پیدا کرد.

وی افزود: از این طرف هم جای تاسف دارد که اگر ایشان به غرب می رفت و با فلسفه آنان آشنا می شد ایرانیان بیشتر با فلسفه غرب آشنا شده و در نقد این دو فلسفه فرزندان خوبی تربیت می شدند و تراث بزرگی برای ما باقی می ماند. البته در دوران معاصر حکیمان معدودی به غرب سفر کردند و نظرات فلاسفه ما را مطرح کردند، مانند شادروان فلاطوری و حائری یزدی، دکتر نصر؛ از آن سو نیز پرفسور کربن به ایران می آید و با علامه طباطبائی دیدار می‌کند.

فراز و فرود آینده فلسفه اسلامی در گرو رویارویی با مسائل روز است

آیت الله محقق داماد تاکید کرد: فراز و فرود آینده فلسفه اسلامی در گرو برخوردها و رویارو شدن مسائل روز است. ارتقاء آن در سایه چالش با این مسائل است. ما درس می دهیم و شرح می نویسیم اما کسی ما را به چالش نمی کشد. مطالعه تاریخ فلسفه نشان می دهد مسائلی که در روزهای نخستین پیش روی فلاسفه اسلامی قرار داشته و آنها را به چالش کشیده است در روزهای نخست دغدغه متکلمین بوده است. ناخن زدنهای فخر رازی تراث اشارات خواجه را برای ما به یادگار می گذارد.

استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: اما مشکل بزرگ متکلمان آن روز، برخورد فلسفه با ظواهر متون مقدس بود. اگر فیسلوفی می گفت اعاده معدوم ممتنع است، متکلم ناراحت می شد و موضع گیری می کرد. نظریه فلاسفه را مورد انکار قرار می دادند. اما امروز این چیزها تمام شده و این جبهه به نفع فلسفه مختومه شده است. اما از سوی دیگر صدها پرسش دیگر که برخی از آنها را علوم تجربی پیش روی فلسفه قرار داده‌اند پیش روی ما است.

جای خالی سیاست مدن در فلسفه اسلامی

رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران تصریح کرد: مسائلی را علوم تجربی مطرح کرده اند که باید حکیمان اسلامی به آن پاسخ بدهند. مباحث سیاسی و اجتماعی و حقوقی امروز مطرح است که فلاسفه را به چالش می کشد. حکیمان غربی کم و بیش خود را به این مسائل درگیر کرده‌اند. اما حکیمان اسلامی یا خود را درگیر نکرده‌اند یا برای آنها مطرح نشده است.

وی افزود: در مغرب زمین حکیمان به دنبال روش ارسطویی بخشی از فلسفه خود را به حکمت عملی تخصیص دادند و سیاست مدن را جزئی از فلسفه خود قرار دادند. لذا آنها هرگز از زندگی سیاسی مردم خود را فارغ نمی‌بینند و همیشه به آن در تماس بوده اند. جالب این است که وقتی اینها مداخله می کردند نه از موضع یک شهروند بوده بلکه از موضع مبانی خودشان اظهار نظر می کردند.

این محقق و  پژوهشگر دینی ادامه داد: راسل، هرگز از زندگی سیاسی مردم خود را جدا ندید. او فعال ضد جنگ و مخالف امپریالیسم بود و به خاطر عقائد صلح طلبانه خود از دانشگاه اخراج شد. حتی او را به زندان انداختند. هیتلر که به وجود آمد مخالف او و مخالف جنگ طلبی استالین و مخالف جنگ طلبی آمریکا در ویتنام بود. می گفت فلسفه می گوید جنگ نه. او از حامیان خلع سلاح هسته ای بود. همه این اظهار نظرها با مبانی فلسفی او در پیوست است.

آیت الله محقق داماد گفت: در تمدن اسلامی بخش اخیر فلسفه یعنی سیاست مدن و تدبیر منزل و اخلاق جدا شده است. اخلاق آن به عرفاء سپرده شده و جای آن را سیر و سلوک گرفته و پیشرفت کرده اما با اخلاق ارسطویی فرق دارد. سیاست آن به فقیهان و متکلمان سپرده شده و به جز فارابی و ابن سینا کسی در آثار خود از سیاست نگفته است. خواجه طوسی وزیر هلاکو می شود اما این وزیر شدن این را تئوریزه فلسفی نمی کند.

استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: اگر فلسفه اسلامی بخواهد خود را حرکت دهد باید خود را با مباحث سیاسی به عنوان نظریه فلسفی رویارو کند. گذشته از مسائل سیاسی، بسیاری از مباحث مانند مباحث حقوق بشر پیش روی ما است. حمله به حقوق بشر با این عنوان که سوغات غرب است، پاک کردن مساله از تخته سیاه است.

اندیشه اسلامی با چالش به تحرک می‌افتد

آیت الله محقق داماد گفت: من حقیر فقیر به عنوان یک طلبه بر این باورم که هرچند به طور مبسوط در حکمت اسلامی مباحث حقوق بشری مطرح نشده اما اصول و مبانی آن مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته است. در غرب هم کانت حتی یکبار حقوق بشر را مطرح نکرده، اما اصل کرامت انسانی در بین سخنان او مطرح است و او را پدر حقوق بشر معرفی می کنند. او صاحب کتاب صلح پایدار است و مبانی حقوق بشر در آنجا مطرح شده است.

وی افزود: فیلسوفان اسلامی با توجه به مبنای خود باید اصول و موازین حقوق بشر را روشن کرده و بگویند فلسفه ما در این حوزه‌ها چه حرفی برای گفتن دارد. انسانی که حکیمان اسلامی می شناسند چه حقوقی دارد؟ حق مداری را در فلسفه ما مطرح نکرده اند. علاوه بر آن موضوع رابطه بشر با طبیعت و مسائل زیست محیطی است. حکمای اسلامی که جهان  را در مسیر عود الی الله می دانند رابطه انسان را با طبیعت چطور توجیه می کنند؟ آیا می گویند طبیعت مسخر بشر است و می تواند مفسد فی الارض شود یا خیر؟ حکیم اسلامی باید با استناد به مسائل خود پاسخ بدهد.

رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران گفت: به نظر می رسد در آینده ای نه چندان دور با توجه به وسائل ارتباط جمعی اندیشه های غربی به مجامع اسلامی راه یافته و فلسفه اسلامی از این رهگذر چه بخواهد و چه نخواهد به چالش کشیده شده و به تحرک می افتد. کتاب اصول فلسفه علامه طباطبائی پلان منظومه سبزواری را دارد؟ خیر؛ از نظر طرح و ورود و خروج مسائل شبیه حکیمان قبلی نیست. عوض شدن پلانها مقدار زیادی در اثر برخودر با پلانهای غربی است و خوب است و موجب امید به تحول در فلسفه اسلامی است.

امتیاز به این مطلب post

لینک کوتاه این مطلب: https://ommatpress.ir/?p=131

(برای کپی کردن، روی لینک کلیک کنید)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی الفاظ رکیک، ناسزا و تهمت باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

از گذاشتن لینک گروه یا کانال جدا خودداری نمایید.

دکمه بازگشت به بالا